مسیر شغلی و چالش های پیش رو

آیا به خاطر دارید که در دوران بچگی از شما می پرسیدند می خواهید چکاره شوید، چه پاسخی می دادید؟ آیا از همان زمان کودکی، پاسخی در آستین داشتید و به سرعت می گفتید می خواهم خلبان شوم، میخواهم معلم شوم و یا می خواهم مددکار اجتماعی باشم و یا آنکه به فکر فرو می رفتید و جوابی نداشتید! ممکن است، هنوز علاقه ذاتی خود را نیافته بودید و به همین دلیل پاسخی برای این سوال معروف نداشتید.

این پاسخ یا عدم پاسخ به سوال مذکور مصداق داشتن یا نداشتن هدف شغلی است. چه بسیار کودکانی که می خواستند خلبان باشند و راننده تاکسی شدند و چه بسیار بچه هایی که علاقه وافر به نقاشی داشتند و کارمند سازمان ثبت احوال شدند. به راستی چه باعث می شود که انسان ها علاقه ها و اهداف شغلی خود را فراموش کنند؟ شرایط اقتصادی، فشار خانواده و یا جریان پرخروش اطرافیان به سمت و سوی خاص؟

شرایط اقتصادی جامعه و مسیر شغلی فراموش شده بی شک، شرایط اقتصادی جامعه نقش بسزایی در از دست دادن تمرکز شغلی و نرسیدن به اهداف شغلی توسط فرد ایفا می کند. زمانیکه شخص، خود را در مخمصه مسئولیت های اجتماعی مانند ازدواج و بچه داری می بیند، تمام تلاش و کوشش خود را فقط و فقط در راستای دستیابی به یک شغل نان درآور! صرف می کند. آن شغل که نه لزوما همسو با اهداف و مسیر شغلی فرد می باشد، مامنی برای وی است تا هزینه های خود و خانواده خود را از طریق آن تامین نماید. در این زمان، شخص از اهداف والای شغلی خود دست می شوید و در پایین ترین سطح از خواسته ها و نیازهای فردی و اجتماعی تنها به دنبال تسهیلات اولیه جوامع مدنی از جمله تامین اجتماعی و بیمه درمانی خود و خانواده خود و ارتزاق روزانه آنها می باشد.

پایداری در مسیر شغلی سخت است ولی ممکن! به راستی گام برداشتن در مسیر شغلی به مثابه مقابله با هوای نفس و به همان شدت سخت و نفس گیر است. مسیر شغلی و رسیدن به اهداف متعالی شغلی - که می تواند پول، شهرت و یا موثر بودن در اجتماع باشد – پر از فراز و نشیب های جانکاه است که هر روز و هر شب می تواند فرد را از رسیدن به اهداف شغلی خود منصرف نماید. این مسیر بی پولی و بی خوابی کشیدن، مطالعه مستمر و مجادله با منفی بافان را می طلبد.

علاقه ها و مسیر شغلی یافتن مسیر شغلی می تواند اتفاقی و یا آگاهانه باشد. ممکن است شما، به صورت اتفاقی از تلویزیون صدا و سیما ایران، مسابقات کبدی بازی های آسیایی کره جنوبی را تماشا کرده باشید و از آن لحظه علاقه وافری نسبت به این ورزش پیدا کرده باشید و یا ممکن است از طرف شرکتی برای شغل بازاریابی لوازم بهداشتی دعوت به کار شده اید و از همان روز اول متوجه بشوید که این شغل همان شغل رویاهای شماست. گاهی اوقات، شانس برای یافتن مسیر شغلی یاری نمی نماید! در این موارد باید، شما علاقه های خود را جستجو کنید. هر شخص، علاقه های ذاتی و استعدادهای خاص در زمینه های مشخصی دارد که فقط باید آنها را جستجو کرده و بیابد. شما ممکن است از جلوی ساختمان های با معماری زیبا عبور کنید و آنها توجه شما را به خود جلب کند: احتما به معماری و دکوراسیون داخلی علاقه دارید. ممکن است ساعت ها جلوی تلویزیون نشسته باشید و ناخودآگاه به مباحث مربوط به فیزیک کوانتوم گوش داده باشید: احتمالا به فیزیک علاقه مند هستید. ممکن است اساتید دانشگاه و یا معلم های مدارس را دیده باشید و همیشه خود را جای آنها تصور کنید: احتمالا دوست دارید معلم شوید. بنابراین علاقه و استعدادهای خود را شناسایی کنید و در مسیر علاقه و اهداف شغلی خود گام بردارید، گامهای محکم و استوار. بدانید مسیر سخت و دشواری در پیش دارید ولی هیچگاه از مسیر شغلی خود منحرف نشوید. آینده از آن شما خواهد بود.

نویسنده

مهران شفیعی

تصویر از : http://www.transair.co.uk